جعفر دل دل کارگردان نمایش «زری سلطان» از یزد، شرکت کننده در اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز:
آلودهی قضاوتیم ...
تئاتر خوزستان - گفتگوی مصطفی براتی با جعفر دلدل کارگردان نمایش «زری سلطان» از یزد، شرکت کننده در اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز.
در نمایش شما از غدهای حرف به میان میآید که موجودیت پیدا میکرده و وضعیت سفید خانوادهای را متلاطم میکند. خانوادهای با تار و پودی از یک بافت سنتی. چه الزامی شما را واداشت تا از استعارهی غده استفاده کنید؟
تا زمانی که این غدهها هستند، مشاجرهها وجود دارند. در واقع استعارهی غده، تلاش مضاعفی بود برای تعریف یک اشتباه اجتماعی. بنابراین نیازی نبود تا با واقعیت رویداد بارداری مواجه باشیم. چون بهدلایلی نمیخواستم قبح این مسئله ریخته شود. ما فقط «گمانی» را پیش روی مخاطب قرار دادیم و در جهت مقابل، با رویکرد استعاریتر آدم را نشان دادیم که اگر این غده حقیقت میداشت جامعه، من و خانوادهی زری، چگونه او را قربانی و احساساتش را تیرباران میکردیم. پس بهجای غده ما به کودک یا جنین نیاز نداشتیم. زیرا آدم همان کودکی بود که سیسال قبل به دنیا آمده بود. اینجا اگر مخاطب میخواهد قضاوتی بکند ،ناگزیر است خود را داوری کند که من با چنین رویدادی و چنین نتیجهای چگونه مواجه میشوم.
عنصر قضاوت در اثر شما دائماً در جریان بود و شخصیتها هرلحظه مورد قضاوت یکدیگر قرار میگرفتند. البته قضاوتهای اشتباه. تا جایی که سعی داشتند در قضاوت مخاطب هم دخیل باشند. ریشهی این رویکرد شخصیتهای نمایش کجاست؟
ریشه در اجتماع دارد. اجتماع ما پیرامون هر موضوع و مسئلهای آلوده به قضاوت است. ما پیش از آنکه با درنگ و مدارا سعی در درک واقعیتها داشته باشیم، از ترس واقعیتهای پیرامون تلاش میکنیم مسائل خودساخته و خودتعریفکردهای مانند موضوع زری را برطرف کنیم، نوعی پاک کردن صورتمسئله. بهگونهای آفتزدهایم که دچار مرارتهای درونی هستیم. حواشی زندگی برای ما از متن زندگی اهمیت بیشتری دارند و این خاص خانوادهی زری و خانوادهی شهر خیالی نیست. آدم نمایندهی تمام آدمهایی است که میتوانند با رأفت بیشتری به وضعیت خود، زری و امثال زری بیندیشند و خانوادهی زری نمایندهی قشری هستند که هم از قضاوت میترسند و هم قضاوت میکنند.
از تکنیک فاصلهگذاری استفاده کردید تا مخاطب را هم در اجرای خود شریک کنید. الزام این کار چه بود؟
رویکرد اثر ما اجتماعی صرف است. برای ایجاد ارتباط صمیمی با مخاطب سعی در کم کردن فاصله داشتیم. در این نمایش مخاطب صرفاً تماشاگر نیست، بلکه گوشهای از رویداد است که باید پاسخ بدهد. اگر نه با صدای بلند، اما قطعاً درون خودش ما به پاسخ او نیاز داریم.
حرف آخر...
افسوس در استانی با چهار میلیون جمعیت، یعنی یکپانزدهم جمعیت ایران، چهار سالن مناسب وجود ندارد. دلم میسوزد. رانندهی محترمی میگفت: فلان خوانندهای همزمان با جشنواره در اهواز حضور داشته که مبلغ زیادی دریافت کرده است. یا هنرپیشهی درجه سه تلویزیون با ده دقیقه حضور در استیج ده یا پانزده میلیون تومان دریافت میکند. البته در شهر من هم همین اتفاقات جریان دارد. نوش جانشان! ما هم باید صاحب تئاتر و امکانات مناسب آن برای مردمانمان باشیم.
اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز به دبیری ناصر چنانی از 1 الی 7 مردادماه 97 در کلانشهر اهواز در حال برگزاری است.