نگاهی به نمایش «گالیپولاکه» حاضر در سی و دومین جشنواره تئاتر استان خوزستان؛
خدا و شیطان
خدا و شیطان 3
خدا و شیطان 2
خدا و شیطان 4
تئاتر خوزستان - کورش سروش پور: فضایی بهم ریخته و آشفته، چونان جهان ذهنی و جهان عینی آدم ها، آدم هایی که در بستر نمادین اثر، می توانند بار تداعی موقعیت های خاص انسانی و اجتماعی را به دوش بگیرند، دو مرد و یک زن، در موقعیتی بی زمان و مکان، به کلبه ای گام می گذارند تا ماموریتی را اجرایی کنند (یا آماده شوند).
کلبه آن چنان که می پندارند، به شیطان تعلق دارد. پیرمردی، پس از چندی، به کلبه گام می گذارد و کشاکش بیشتر افراد را موجب می شود. آن ها که احساس خطر می کنند، پیرمرد را تجسم شیطان می انگارند و می خواهند او را بکشند، اما پیرمرد، آن ها را نمی بیند و حضورشان را حس نمی کند در واقع آن ها به نظر مردگانی می آیند که از مرگ خود بی خبرند.
جهان ِ نمایش، چهارچوبی نمادین دارد، اما در طرح اندازی و بلاغت و استعلای نمادهایش، چندان به توفیق نمی رسد.
مانکنی که در کلبه ی پیرمرد، توجه همگان را به خود جلب می کند و هر کدام درباره اش گزاره ای پیش می کشند، روح ِ زاینده ی جهانی است که در خود فرومرده و لگدپای ِ مناسبات جنگ قدرتمداران گردیده، آن دوست یونانی که ریش زرد دارد و مرتب به او ارجاع می شود، شاید که نمادی باشد از جهان ِ فکر و فراست باستانی که امروز می تواند به یاری انسان گمگشته بیاید، حال آن که در پایان تصریح می کنند این دوست زاییده ی پندار گوینده است و وجود خارجی ندارد!
نمایشنامه (و حتی نمایش) برای رسیدن به زبان ِ موثر هنری نیازمند بازنگری است. فضاسازی، موقعیت آفرینی، شخصیت پردازی (تیپیزاسیون)، گفتارنویسی، طراحی لحظات دراماتیک در شرایط کنونی به سادگی گذارده و گذشته شده اند. نمایشنامه به نسخه پیش نویسی می ماند که حک و اصلاحات جدی را می طلبد با این همه می توان به چهارچوب آن، طرح نمایشنامه ای عمیق و تاثیرگذار را ریخت.
نمایش در ساختار اجرایی خود بنا به وامداری اش به متن اثر، با تحلیلی که از آن به دست داده، نتوانسته خلل و فُرج اش را بپوشاند و اجرایی خسته و بی حوصله را رقم زده، با بازی هایی که در مدار خویش قرار نمی گیرند و طرح و میزانسن هایی که معانی پنهان اثر را برجسته نمی کنند، بلاتکلیفی بازیگران در صحنه، از عدم تحلیل مناسب و ناکارشدگی شخصیت ها و موقعیت های نمایشی، خبر می دهند که لازم است در وقتی مناسب این مهم جبران شود.
در پایان برای همگی افراد محترم گروه نمایش گالیپولاکه آرزوی پیروزی و سربلندی دارم.