در حال بارگذاری ...
در حال و هوای تئاتر این روزها

صحنه‌های بی‌هوازی

ارمغان بهداروند در باب جدال نافرجام «تئاتر تعطیل نیست» و «تئاتر تعطیل است» یادداشتی را در روزنامه ایران منتشر کرد و نوشت این روزها خواهد گذشت اما چگونه گذشتن شرط است.

به گزارش تئاتر خوزستان، در یادداشت ارمغان بهداروند هنرمند و مدیر خوزستانی تئاتر ایران آمده است:

صد روز «از» صدارت بلامنازع کرونا گذشته است و صد ساااااااال «به» تئاتر! اگر پای «ادبیات» به گوشی‌های هوشمند گشوده شد و «سینما» اکران اینترنتی را تجربه کرد و صدای موسیقی از کنسرت‌های آنلاین شنیده شد، اما «تئاتر» به هیچ وجه نتوانست بر صحنه‌های «بی‌هوازی» پا بگذارد و دورادور در اوقات مخاطبان خویش بچرخد که هم‌نفسی و هم‌چشمی، شرطِ‌ اول‌قدمِ تئاتر است. جهانی ملموس که جز در جمعیّت و جماعت متولد نمی‌شود. این روزها برای تئاتر به دشواری گذشته است؛ دشوارتر از روزهای جنگ که به هر مصیبت، اندک سالن‌های تئاتر نفس می‌کشیدند و صحنه‌ی روشنی داشتند. با این همه اما همه‌ی هنر رنجور است. رنجِ اهل این خانه نه فقط رنج اقتصاد و اشتغال که نامرادی از مواجهه‌‌ است. مواجهه با مخاطبانی که به جستجوی هم‌احوالی، از جمله‌‌ی مومنان هنرند و در میان مولفه‌های موثر در تالیف، مقام و منزلتی دارند. مسئله‌ی «مردم» مسئله‌ی تئاتر است و مقصور کردن ناخوش‌احوالی این روزها به دیگر رنج‌های کرونایی، کوتاهی در حق هنر است. این روزها دیر یا زود خواهد گذشت و به گواه تاریخ و تجربه‌های ماقبل کرونا، فراموشی به داد ما خواهد رسید اما هنر با برداشت جزییات و برخوانی واقعیات، انسانِ عصر کرونا را تالیف خواهد کرد و جهان پیش‌اندیشیده‌ای را خواهد آفرید که می‌تواند فرداروزی به نجات نسلی کمک کند. تالیفِ بُحران، وظیفه‌ی هنر است و توقعِ تولید فی‌البداهه از هنرمندان می‌تواند موید جهل به سرشت و سرنوشت هنر باشد. کرونا، جهان را درنوردیده است و انسان در طول تاریخ هیچ‌گاه چنین سرگشتگی و تسلیمی را به خاطر ندارد. چنین عقوبتی را شاید می‌شد در حمله‌ی موجودات فرازمینی متصّور بود که انسان به تجمیع تمام تاب و توان خود از نابودی زمین و موجودات زمینی جلوگیری می‌نمود. کرونا، تجسّم چنین شرایطی است. وضعیت تجربه نشده‌ای که می‌تواند شباهت‌هایی به بحران‌های پیش از خویش داشته باشد اما افزون بر آن تغییرات و تحولاتی در زیستار درونی و محیطی انسان ایجاد کرده است که موقعیت منحصر به فردی محسوب می‌شود.
جدال نافرجام «تئاتر تعطیل نیست» و «تئاتر تعطیل است» لحن و لهجه‌ای هنری ندارد و یادآور کسب و کارهایی است که مقصدی جز گذران معیشت و تجارت ندارند. اگر افق پیش روی گویندگان تئاتر تعطیل است؛ خاموشی سالن‌ها و سکوت صحنه‌هاست؛ بله تئاتر تعطیل است اما اگر معتقد باشیم که تئاتر، هنری مولف است قطعاً در فروپاشی‌های انتظام عادی اجتماع و مصیبت‌های محتوم چنین وضعیتی، چشمِ نگرانِ تئاتر می‌‌بیند و می‌انگارد تا به وقت و بهنگام، ارزش‌افزوده‌ای از بحران و بلا بیافریند. ماناترین آثار هنری نه در بسامانی و کامرانی که از پس شدائد و شوربختی‌های بشر رقم خورده است و همین نکته می‌تواند ما را از پیش‌قضاوت‌های درست و نادرست برحذر دارد. برخی آثار هم چون «طاعون» و «عشق سال‌های وبا» بر اساس همه‌گیری‌های تجربه شده تالیف شده‌اند و برخی آثار با پیش‌اندیشگی مولف، مصائب تجربه ناشده‌‌ای را پیش‌بینی کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به «کوری» اشاره کرد. خوش‌بین باشیم که مولفان جامعه‌محوری هم چون رحمانیان، چرمشیر، ثمینی، امجد، بیان، لاریان و استعدادهای نسل نو، روایات خود را از این روزگار به متن تبدیل خواهند کرد و از نومناسبات اجتماعی متاثر از کرونا نمایشنامه خواهند ساخت. هم چنان که اگر از «جنگ»، دهه‌ها سپری شده است اما تولید آثاری نمایشی که از متن، میان‌متن و فرامتن جنگی برخوردارند، موید همین خوی و خصلت تئاتر است.
توصیه‌ی موکد سیاستگذاران و متولیان دولتی به مشارکت هنرمندان در ثبت و ضبط حال و احوال این ایام متاثر از وقوف به اثربخشی برخی آثار هنری در پسابحران‌های پشت سر می‌باشد و قطعاً این دعوت باید با چاره‌اندیشی‌های بهنگام و کم تاخیری که مسلّمات مالی و معنوی را پیش چشم دارد همراه گردد. آن چه که اکنون فرصت بازگو کردن آن می‌تواند باشد تقویت نظام ساختاری تئاتر و چابک‌سازی سازمانی است که از آن با عنوان اداره کل هنرهای نمایشی یاد می‌شود. تطبیق متناسب با آمار جمعیتی و اماکنی، توسعه‌ی کارکردهای اجتماعی تئاتر و الگوگیری از نظام‌هایی هم چون سینما می‌تواند گشایش‌گر باشد. تولیت جزیره‌ای تئاتر] بخش خصوصی[ باید نه فقط در روزهای خوش که در ناخوشی‌های تئاتر نیز سری بر قامتی داشته باشد و صرفاً اداره کل هنرهای نمایشی، نباید صحنه‌گردان روزهای رنج و دشواری باشد. این روزها خواهد گذشت اما چگونه گذشتن شرط است...




مطالب مرتبط

نظرات کاربران