در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «شهر در تصرف پدر» به کارگردانی رضا گشتاسب از یاسوج، شرکت کننده در اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز؛

نوشتن از دردهای مشترک

صحنه و طراحی آن اولین برخورد مخاطب با اثر است. فعلِ مشاهده. صحنه‌ی نمایش «شهر در تصرف پدر» همان صحنه‌ی نمایش «کوچه مختار بود ساسان بود و سیمین» است، بی‌کم‌ و‌کاست.

سیدمنصور ناصری؛ این بد نیست که کارگردان از ظر‌فیت‌های موجودش استفاده‌ی مجدد کرده است. تنها دکور همان نمایش را در این‌جا مورد استفاده قرارداده است، اما با اندکی شیطنت متنی و... نمایش شهر در تصرف پدر اصلاً نیازی به این دکور نداشت و بدون آن به جد می‌گویم زیباتر می‌بود. نه از دوش و دستشویی استفاده شد نه از حجم نامتناسبش و نه از چهار درِ تعبیه‌شده که گاه‌و‌بی‌گاه توسط بازیگران دور زده می‌شد. تودرتویی بود هزارراه که ای‌کاش اصلاً نمی‌بود. این نمایش با تمام جذابیت‌هایش احتیاجی به این سازه نداشت. شکلی که نه اطاق بود نه خانه. متن و بازی‌ها آن‌قدر توانا هستند تا لحظات را برای مخاطب خود خلق کنند، همان‌گونه که تلویزیون را برای تماشاچی خود به نحو احسن بدون نور و افکت ترسیم کردند. تنها با میمیک و زاویه‌ی دید درست.

سیما، راوی انرژیک و پیش‌برنده‌ی داستان است. خوب مدیریت می‌کند و همه از او حرف‌شنوی دارند. راوی داستان کارگران قراردادی شرکت نفت در سال 1396 را می‌گوید، با حقوق حداقل دستمزد سازمان تأمین اجتماعی. در تخیل پدر، دارسی برای خرید نفت پس از 117 سال می‌آید. خرید ملک پدر توسط دارسی به بیست‌میلیون تومان یادآور قرارداد او در سال 1908 به مبلغ بیست‌هزار پوند برای خرید یک‌میلیون و دویست‌هزار متر مربع برای 60 سال است و مثل پدر نمایش ما تنها و فقط 16% از سهم عاید ایران می‌شد. دارسی هم‌چون همسر ایرلندی بازیگرش، نینا بوسیکو، بازیگری توانا بود که هرچند تا ورشکستگی پیش رفت، اما در سال 1917 در انگلستان در کاخ خود، مقارن با انقلاب کبیر روسیه، جان داد.

آن‌چیزی که روایت اثر را دچار سردرگمی می‌کند، تلاش نویسنده برای ربط دو موضوع با فاصله‌ی زمانی بسیار در دو فضای سیاسی اجتماعی متفاوت است. دو عصری که ایران ما از درد و رنج و خون به درد و رنج و خون و جنگ رسید. شاید همین دردهای مشترک نویسنده را متقاعد به خلق این اثر کرده است.

بازیگران نمایش پتانسیل‌های متفاوتی دارند. همگی خوب هستند، اما برخی خوب‌ترند! مثل سیما، مثل پدر و مثل بهمن. سیما شروعی طوفانی دارد، استارتی فوق‌العاده، اما راحتی بیش از حد او در صحنه در برخی موارد بازی او را شلخته می کند که حیف است. پدر، مثل زنبوران کارگر کاملاً در خدمت اثر است. این بدان معناست که به کارگردان خود ایمان دارد.

گفتن برخی اسامی توسط بازیگران ذهن را دچار پرش می کند. چرا باید اینان، حتی مادر، اینقدر با فرهنگ فرنگ آشنا باشند؟ هم‌چنین نواختن گیتار توسط بهمن و هم‌سرایی و سُلفژ مادر... یادمان باشد نمایش از طریق کدهایش ردیابی می‌شود نه احساسات زودگذر و عناصر تماشاگرپسند. باز هم من به اینpublico tropism  یا همان اصطلاح «تماشاگرگردی» (توجه بیش از حد به مخاطب) میگویم.

اجرای نمایش «شهر در تصرف پدر» اجرایی قابل‌توجه، آگاهانه با ظرایف خاص خود است و می توان آن را از بهترین‌های حاضر در جشنواره قلمداد کرد. اما باز هم میگویم، هملتت را فراموش نمی‌کنم گشتاسبِ عزیز!

اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز به دبیری ناصر چنانی از 1 الی 7 مردادماه 1397 در کلانشهر اهواز در حال برگزاری است.




مطالب مرتبط

سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر خوزستان برگزیدگان خود را شناخت

سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر خوزستان برگزیدگان خود را شناخت

آیین پایانی سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر استان خوزستان جمعه 3 آذر 1402 برگزار شد و در بخش صحنه‌ای نمایش‌های «اول‌شخص مفرد» به کارگردانی مهدی آشوغ از اندیمشک، نمایش «سایلنت هملت؛ سایلنت» به کارگردانی میلاد هارونی از اهواز و نمایش «رسم‌الخط» به کارگردانی ایوب بختیاری از اهواز؛ ...

|

نظرات کاربران