در حال بارگذاری ...
کارگردان نمایش «گرای صفر درجه، نیم درجه به سمت خدا»:

آن چه یک مجموعه تئاتری را شاخص می کند، نقطه ی دیدش است

سید منصور ناصری کارگردان و نویسنده ی نمایش «گرای صفر درجه، نیم درجه به سمت خدا» اظهار می کند: بزرگان ما تئاتر را بد معرفی کرده اند. همیشه تئاتر با اسلپ اسلیپ(بزن در رو)، کمدی فارس و طنز معرفی شده و تماشاگر با دیدن یک کار فاخر، تازه دچار بهت می شود اما چون تداوم ندارد، خیلی زود هم از یاد می رود.

به گزارش تئاتر خوزستان، ناصری خاطر نشان می کند: تئاتر مطرود و محجور است و در سبد خانواده ها جایی ندارد و هر چند کار عامه پسند و خاص پسند باشد بسیاری به رایگان هم حاضر نیستند بیایند. هرچند نداشتن مخاطب برای ما تئاتری ها عادی شده است

این کارگردان تئاتر اضافه می کند: امیدوارم روزی برسد که دیدن تئاتر در سبد خانواده ها ی ایرانی جایش را پیدا کند و فرهنگ دیدن تئاتر را پیدا کنیم.

ناصری که سابقه ی 26 سال کار تئاتر را دارد در خصوص بیستمین کار نمایشی خود اذعان می دارد: 8 سال پیش هسته ی اولیه ی کار شکل گرفت و برای ایرانیان دبی اجرا شد، و بعد چند سالی رویش کار کردم و بازبینی کردم تا به شکل کنونی درآمد.

وی می افزاید: دنیای کار یک دنیای فانتزی است که کسی نمی تواند بگوید دیده ام هرچند روایاتی در این زمینه هست، اما این دنیا، برای ما دنیای ناشناخته ای است و مرز باور و ناباوری است.

کارگردان "گرای صفر درجه، نیم درجه به سمت خدا" در خصوص سبک کاری خود می گوید: در این سبک کاری، از فاصله گذاری، شیوه های تخت معمولی و کمدی های عامه پسند استفاده کردم و به واسطه ی زمانِ زندگی هر فرد، از شیوه های مختلف استفاده کردم.

وی ادامه می دهد: تا جای ممکن از ظرفیت های تئاتری استفاده کردم مثلا در مورد شخصیت حاج بزاز سعی کردم از شیوه ها و المان های تئاتر ملی در آن زمان استفاده کنم. در دوره ی پهلوی و لوطی مربوط به آن زمان، که دوره ی قداره کش ها و لوطی ها بود، و در بحث امروز و آدم های امروز که صفا و صمیمیت بیش تری بین شان بود، از آن ظرفیت های خاص آن دوران استفاده شود

وی در خصوص استفاده از جلوه های بصری در این کار توضیح می دهد: در این کار از نور های خاص استفاده شده، به طور دقیق 20 لاین نوری در بالا، کنار و پایین و با هزینه زیاد نصب شد و از پروژکتور و جلوه های ویژه استفاده شد تا کاری باشد که به وسیله ی آن، مخاطب عام با تئاتر آشتی کند و مخاطب خاص با آن ارتباط برقرار کند اما متاسفانه بازخورد آن گونه که مورد انتظار ما بود، نشد.

این نویسنده تاکید می کند: این کار به واسطه ی استفاده از جلوه های ویژه و عناصر موجود، از لحاظ بصری زیباست و در طول 70 دقیقه، مخاطب را خسته نمی کند

نویسنده ی «گرای صفر درجه، نیم درجه به سمت خدا» درباره تم اصلی داستان بیان می کند: تم اصلی داستان این بود که هر که هستی و هر چه داشتی، وقتی این جا می آییم هیچ نیستیم و به قول پروین اعتصامی آدمی هر چه توانگر باشد، چون بدین نقطه رسد مسکین است

این کارگردان تئاتر نقطه دید این نمایش را راز موفقیت این کار می داند و اضافه می کند: همیشه آن چه یک مجموعه تئاتری را شاخص می کند، نقطه ی دید اش است و این که از چه زاویه ای به کار نگاه می شود. ادبیات چیز نوعی ندارد، همیشه تکرار است اما آن چه این تکرار را زیبا می کند، زاویه دید است.

 

ناصری خاطر نشان می کند: یکی از ضعف ها و مشکلات کار، بحث تبلیغات بود. تبلیغات ضعیف و عدم سرمایه گذاری به تئاتر ضربه می زند و متاسفانه همیشه در تئاتر از تبلیغات ضربه خورده ایم.

وی ضعف دیگر را علاوه بر تبلیغات، عدم وجود فرهنگ تئاتر در بین مردم می داند و اظهار می کند: بحث عمده، عدم فرهنگ سازی در این زمینه است و در واقع در جامعه ی ما فرهنگ تئاتر وجود ندارد. تئاتر خاص است و به دلیل مشکلات فرهنگی و ضعف های ساختاری در جامعه ما نسبت به تئاتر احجاف صورت می گیرد.

نویسنده و کارگردان این تئاتر می افزاید: نمایش "گرای صفر درجه، نیم درجه به سمت خدا"  با 30 بازیگر و 6 بازیساز و عوامل زیاد و با حمایت آب و برق خوزستان به اجرا  در آمده است و من در همین جا از زحمات و تلاشهای آقای علیجانی مدیریت روابط عمومی و مهندس شمسایی تشکر می کنم.

 

به جوانانی که می خواهند وارد تئاتر شوند، توصیه می کنم در این زمینه مطالعه کنند و بی گدار به آب نزنند

حسن سلیمی فر  با 42 سال سابقه فعالیت تئاتری که در این نمایش نقش حاج بزار را برعهده دارد، در خصوص تلاش های خود برای رسیدن به نقش می گوید: وقتی نقشی به بازیگری محول می شود، درباره ی آن نقش تحقق می کند، با آدم های متخصص صحبت کرده و نقش را پیدا می کند. من نیز بسیار تحقیق و صحبت کردم تا بتوانم به نقش برسم. هرچند نمی دانم تا چه حد دراین امر موفق بوده ام، به شخصه راضی هستم و فکر می کنم توانسته ام تا حدودی از عهده ی نقش بربیایم.

وی درباره ی نقش حاج بزار عنوان می کند: در تهران قدیم بازاری به نام بزازها وجود داشت. در این بازار کم فروشی چنان رواج داشت که بعدها به بازار «بدذات ها» معروف شد. شخصیت حاج بزاز نماد به پول نازیدن و طمع کاری و دورویی و یک شخصیت بدذات و کم فروش است که از پارچه ها کم کرده و به فی اضافه می کند

سلیمی فر دلیل پذیرش این نقش را این گونه بیان می کند: نمایشنامه ی گرای صفر درجه، نیم درجه به سمت خدا، یک متن نو است که برای نخستین بار نگاه متفاوتی به جنگ دارد - آن هم در دل ممات، برایم جالب بود و چون از متن خوشم آمد آن را پذیرفتم.

بازیگر نقش حاج بزار ضمن اعلام این که بسیار به نقش حاج بزاز نزدیک شده، می گوید: هر چند تا حد زیادی توانستم با این شخصیت ارتباط برقرار کنم اما این بستگی به نظر و بازخورد تماشاگر دارد و نمی توانم به یقین بگویم موفق بوده ام یا خیر.

این بازیگر با سابقه یادآور می شود: به جوانانی که می خواهند وارد تئاتر شوند، توصیه می کنم در این زمینه مطالعه کنند و بی گدار به آب نزنند. تئاتر متفاوت با دیگر هنرهاست و باید از عمر مایه گذاشت.

 

 

شیر ننه ی آدم اگه پاک نباشه، اول چشه آدمه که زار می زنه 

مهدی صفی آبادی بازیگر نقش اسی سیم قاطی درباره ی پذیرش این نقش اظهار می کند: این نمایش را پیش تر می خواستم کارگردانی کنم اما نتوانستم. تا این که با اصرار دوباره ی من، به کارگردانیِ نویسنده دو ماه پیش کلید خورد و در نهایت اجرا شد. در این کار، ابتدا قصد بازی نداشتم و فقط به عنوان دستیار و طراح حضور داشتم. اما چون با فضای کار آشنایی داشتم و نقش لوطی که یک نقش پیش برنده بود و با نقش های مختلف درگیر بود، به من نزدیک بود و نقش را دوست داشتم، به عهده گرفتم.

وی در پاسخ به این سوال که چقدر توانسته به نقش نزدیک شود اذعان می دارد: فکر می کنم40 درصد به نقش نزدیک شدم زیرا به دلیل درگیری پشت صحنه، امکان تمرکز صد در صد روی نقش را نداشتم.

این بازیگر در خصوص کارهای آتی خود می گوید: پس از اتمام این کار، دو نمایش را به روی صحنه خواهم برد، یکی «شاید هرگز نباشیم» با کمک بچه هایی که در این کار در کنار هم هستیم و دیگری «مجلس جواهر» که برای ایام فاطمیه آماده شده است.

بازیگر نقش اسی سیم قاطی درباره ی بازخورد نقش خود برای مخاطب عام عنوان می کند: هنوز افکت و بازتاب لازم را از مخاطب عام نگرفته ام. اگر سالن پر باشد، احساسی که به سمت همه متبادر می شود، به سمت صحنه هم می آید و می توان بازخورد کار را دید.

صفی آبادی ضمن این که اسی سیم قاطی را یک لوطی چشم پاک می داند، ادامه می دهد: در این نمایش ما چند تیپ داشتیم، نرگس نماد یک زن معاصر با وجود مشکلات زیادش بود، و لوطی فردی بود که درگیر فضای شخصی خودش بود و نمادی از مردهای قدیم بوده که نشان بدهد مقوله هایی مانند ناموس و شیر مادرش هنوز برایش مهم است، چیزهایی که الان دیگر وجود ندارد. تا جایی که می گوید: «شیر ننه ی آدم اگه پاک نباشه، اول چشه آدمه که زار می زنه، حالا تو هی به این چشات سورمه بکش! نه. نمی شه. لو می ره این دریچه ی دوزخ».

 

تئاتر بستر گسترده ای است که همه می توانند وارد آن شوند اما ماندن سخت است

مینا پیریان بازیگر نقش نرگس که 20 سال سابقه ی کار تاتر را در کارنامه ی خود دارد، درباره ی نقش خود چنین می گوید: نرگس نقشی است که با وجود تفاوت های بسیار با مینا، کاملا دوستش داشم به خصوص آن جایی که واگویه های خود نرگس و ارتباط اش با پدرش است.

پیریان در پاسخ به این پرسش که چگونه توانست گریه های واقعی در صحنه ی ارتباط اش با پدر داشته باشد اعتراف می کند: فوت پدرم بی تاثیر نبود. اصلا یکی از دلایل انتخاب نقش این بود که خیلی حس نزدیکی با این دختر داشتم؛ گرچه من همیشه در کنار پدرم بودم.

وی می افزاید: فضای کار را دوست داشتم زیرا فضای متفاوتی است با بازی های متفاوت؛ و تا جایی که نقش راه داده سعی کرده ام خلاقانه اجرا کنم.

بازیگر نقش نرگس یادآور می شود: نرگس و مینا شبیه هم نیستند اما در طول کار، به علت سمپاتی ها با نقش و واگویه های نرگس با پدرش، و به ویژه افسوس نبود پدرش خیلی زیاد به نرگس شبیه شدم و خیلی با نقش ارتباط برقرار کردم.

پیریان درخصوص نقش نرگس می گوید: نرگس تیپی گناهکار است، حسرت می خورد همان طور که همه. همان طور که پسر بی سیم چی را بر می گردانند، حسرت بازگشت می خورد و می گوید: «اون داره بر می گرده، همون چیزی که ما می خواهیم» یعنی با تمام وجود دلش می خواهد برگردد، دیگر ماشین پورشه و حساب بانکی به درد اش نمی خورد، فقط ای کاش می توانست کمتر بچه ها را سقط کند و بیشتر به دنیا بیاورد.

او ادامه می دهد: به نظر من یکی از دلایلی که نرگس در برزخ مانده، قتل نفس هایی است که کرده و این که پدرش را چشم به راه نگه داشته بود. «هی گفت همه چیو می بینم. هر کاری کنید می دونم  اما ما ... »

این بازیگر درباره ی میزان ارتباط نقش نرگس با مخاطب بیان می کند: احساس می کنم نرگس ارتباط خوبی با مخاطب زده و تاکنون بازخورد نظر مخاطبان و فضای حاکم بین من و تماشاگر و روحی که حاکم می شود خیلی خوب برقرار شده است.

پیریان درباره ی تاتر و ورود به این مقوله تاکید می کند: تئاتر بستر گسترده ای است که همه می توانند وارد آن شوند اما ماندن سخت است. خیلی ها را تئاتر پس می زند، و خیلی ها هم نمی توانند بمانند. اما تئاتر کار کردن و در تئاتر ماندن واقعا علاقه و پشتکار زیادی نیاز دارد.

نمایش «گرای صفر درجه، نیم درجه به سمت خدا» توسط گروه تئاتر شهر اهواز با نویسندگی و کارگردانی منصور ناصری و با بازی حسن سلیمی‌فر، مینا پیریان، پیمان طالبی‌نیا، مهدی صفی‌آبادی، عزیز زنگنه، عباس پارسا، اکرم شهنی، عاطفه کاووسی، سجاد سجاد‌منش، سارینا و مهرانا ناصری و بازیسازی بهنود منجزی، کیوان مکوندی، مرتضی سنان‌زاده و پویان صادق‌زاده از 24 تا 28 بهمن ماه با حمایت سازمان آب و برق خوزستان در سالن گیت بوستان اهواز به اجرا درآمد.




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با کارگردان خوزستانی حاضر در بخش مسابقه تئاتر ایران

مجید اقبالی: ژانر دفاع مقدس، محدود به تیر و تفنگ نیست
گفت‌وگو با کارگردان خوزستانی حاضر در بخش مسابقه تئاتر ایران

مجید اقبالی: ژانر دفاع مقدس، محدود به تیر و تفنگ نیست

کارگردان نمایش «بدریه» می‌گوید کار در ژانر دفاع مقدس به استفاده از سلاح و توپ و تانک وابسته نیست؛ بلکه مهم زاویه دید و شیوه اجرایی درست است که به جذب مخاطب منجر می‌شود.

|

نظرات کاربران