نگاهی به نمایش « پرهی پروانهی پولادی » به کارگردانی نوید جعفری از شیراز، شرکت کننده در اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز؛
فضاسازیهای مطلوب در متنی دلپذیر
تئاتر خوزستان - سید منصور ناصری: کارگردان اثر با استفاده از رنگ و نور در فضاسازی وقایع متن مطلوب عمل مینماید و آنچه این اثر را موفق میکند و مخاطب را ۸۵ دقیقه بر روی صندلیهای ناراحتِ پلاتو نگه میدارد، ریتم مناسب و روان بودن متن است
نمایش با ضرباهنگی مناسب، که آرامبخش تماشاچیان تنگاتنگنشسته است، آغاز میگردد. اما آنچه مخاطب را به سکوت وامیدارد، طراحیِ در ابتدا مبهم نمایش و بازی نفسزنانه و مضطرب و بیان نیمبند ابتدایی شخصیت «سرکار» نیست، بلکه شیوهی نگارش و انتخاب بهجا و مناسب لغات از سوی کاتب متن است که آدم را مجبور به تأمل و تمرکز بر روی نمایش میکند. هرچند که از لحاظ بصری نیز طراحی مبهم ابتدایی نمایش کمکم ذهن تماشاچی را مجبور به خلق مکانهایی مینماید که لازم میداند و تا انتها نیز این مشارکت از سوی مخاطب به خوبی ادامه پیدا میکند.
در ابتدا لازم میدانم با روش مهندسی معکوس به بررسی این اثر بپردازم و بر اساس همین مهم از انتها اثر را ارزیابی مینمایم و آن اینکه برداشت نویسنده از واقعهی فاجعهی سینما رکس آبادان و چگونگی خلق آن بسیار شخصی است و نمیتوان چگونگی وقوع چنین فاجعهای را به صراحت بازگو کرد، چرا که این حقیر تا کنون چنین دلیلی را برای بازخوانی این کشتار بیرحمانه در جایی نخوانده و نشنیدهام. هرچند که علل و عوامل وقوع این حادثه متواتر است، اما این خوانش پایان نمایش را دچار سکتهای خفیف از لحاظ معنایی میکند و نمایش به یکباره به پایان میرسد. شاید این اثر دقایقی را به دلایلی که من نمیدانم از دست داده است.
با اینحال آنچه که مهم است تسلط نویسنده و قلم رسا و روان او در خلق این اثر است. استفادهی صحیح و توانمند از عناصر کلامی، مَثَلها و ترکیبهای درست و تنافر معانی (cacophony وeuphony) خوانش اثر را برای بازیگر روان و یکدست و برای مخاطب (پس از درک مطلب) دلپذیر ساخته است. هرچند که تلاش بیش از حد نویسنده برای خلق ترکیبات زیبا گاهی متن را از نثر به سوی نظم سوق میدهد. گویی او میخواهد قدرت و تسلط خود را به نمایش بگذارد و این داستان را دچار اطاله مینماید. شاید این دلیلی است برای عدم حذف برخی نقاط قابل حذف نمایش. «اینجا اگه زدی ضربتی، دیگه هاجر نیست با لیوان شربتی».
گویی همهچیز در این اثر ماهور است بهجز موسیقی و نور که بیشتر ضعف ابزار بود و سیستمهای عهد عتیق تا عدم درک صحیح. اما این نقیصه ریتم نمایش را گاهی فالش میکرد، اما اثر را دچار چالش نمینمود. گویی مگسی را از صورت میپرانی هنگام دیدن محبوب.
از فندک اتمی 40 سال بعد گرفته و دانستن پیش از پیشواقعه توسط زن ادریس، جایی که به یکباره قبل از نقل داستان از سوی ادریس میگوید: «یعنی یه چاقوکش سر یه پاکت سیگار مهندس همایون رو کشته؟»، بگذریم گفتن اینکه: «طرف (همایون دیباچی) چپ نشسته حرف ناجور میزنه»، یادآور فعالیتهای یک حزب خاص در آن دوران است.
کارگردان با استفاده از رنگ و نور در فضاسازی وقایع متن مطلوب عمل مینماید و آنچه این اثر را موفق میکند و مخاطب را 85 دقیقه بر روی صندلیهای ناراحتِ پلاتو نگه میدارد، ریتم مناسب و روان بودن متن است.
آری برای کشتن آدمهای بزرگ نیاز به تیغهی پولادی پرهی پروانه است، وگرنه ادریس میتوانست با تشتک نوشابه هم آدم بکشد.
اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز به دبیری ناصر چنانی از 1 الی 7 مردادماه 1397 در کلانشهر اهواز در حال برگزاری است.