در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «عبور از باغ سرخ» به کارگردانی مشترک فرشاد حمیدی و ایوب پناهی از یاسوج، شرکت کننده در اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز؛

نفت، میراثِ گم‌شده

تئاتر خوزستان – مریم مقدم: نمایشی روایت‌گرِ نفت، جنگ، زن و جاه‌طلبی افرادی که خواهان تسخیر و از آن خود کردن آن‌ها هستند.

ژانر اثر اجتماعی است. در باغ سرخ، زن‌های نارنجی‌پوش و نفت به مثابه‌ی دارایی‌هایی آن سرزمینند که توسط اشخاصی سودجو مورد بهره‌وری قرار گرفته و جنگ را نیز دست‌مایه‌ی خود قرار می‌دهند تا راحت‌تر به مقصود خویش برسند. اسامی تمام کاراکترها دارای مفهومی استعاری‌ست پاچوبی، مصنوعی، ال و زنان نارنجی‌پوش، مفهومی که بیشتر به خود این نمایش اختصاص می‌یابد و با درگیری مخاطب در روند اجرا می‌توان گره‌ها را بازشناسی کرد. گویا از این طریق کارگردان و نویسنده خواهان آن بوده‌اند که اثر را از قید و بند مکانی رها کنند. به‌عنوان مثال، زنان نارنجی‌پوش در نمایش که در واقع زنانی‌اند که مورد استثمار یک شخص اجنبی قرار گرفته‌اند و مخاطب هرگز نمی‌تواند ما‌به‌ازای آن را در هیچ جای دیگر ببیند.

نمایش به شیوه‌ی پلاتویی اجرا می‌شود و تماشاگر را رودرروی خویش قرار می‌دهد، روایتی نزدیک و مربوط به او و از این طریق می‌خواهد بیشترین تأثیر را بر وی بگذارد. دکور را حجمی مکعبی‌شکل تشکیل می‌دهد که از پنج وجه آن استفاده می‌شود و بازی‌ها درون یا جلوی آن انجام می‌شوند. البته بیشترین صحنه‌ها در مقابل اتاقک شیشه‌ای‌ست که در صحنه‌های مختلف کار‌کردهای گوناگونی می‌یابد. وجه دیگر آن که دارای کشوهایی است، گویای ارزش‌ها و میراثی‌ست که آرشیو شده و در آن‌جا محافظت می‌شوند که تحت نگهبانی پاچوبی‌ست.

 در نمایش تمامی اشخاص دارای گریم یکسانند و همین یکسان بودن گریم‌ها موجب در هم ریختگی قراردادهایی‌ست که به تماشگر انتقال می‌یابد، که چرا همه‌ی آنها به یک شکلند؟ آیا همگی تحت سیطره‌ی یک قدرت برترند و آن قدرت برتر کیست؟ چرا هیچ اسمی از آن به میان نمی‌آید؟ در این میان فقط یک شخص گریم ندارد و آن هم شخصی است که گویا از همه‌چیز آگاه است و فقط در صحنه‌های که در مقابل بایگانی اجرا می‌شود حضور دارد. از دریچه‌ی چپ صحنه که قفل است و باز کردن آن فقط توسط پاچوبی صورت می‌گیرد و تماشاگر می‌تواند از وی قاب نیم‌تنه‌ای ببیند. صدا و نوع گویش وی این را می‌رساند که از چیزهایی آگاه است و دارد اطلاعاتی را می‌دهد یا گوشزد می‌کند. با بسته شدن دریچه توسط پاچوبی، او به سکوت وادار می‌شود.  

اغول، که به‌اصطلاح‌ بدمن داستان است، در حقیقت شخصی خارجی است که پاچوبی و مصنوعی تحت تسلط وی هستند. او در جنگ گاهی فرمانده است و گاهی نیز در جبهه‌ی مخالف قرار می‌گیرد. اما در هردو حالت دارای گریم یکسان و لباس متفاوت با آنهاست. همه‌ی تلاش پاچوبی و مصنوعی برای رهایی از وی است اما در آخر سرنوشت مشخصی از وی گفته نمی‌شود.

موضوع نفت در این نمایش بسیار گم است و سرسری گرفته می‌شود. می‌توان گفت که فقط در حد میراث به آن نگاه می‌شود، آن هم میراثی که در آخر با فرار پاچوبی و مصنوعی رها می‌شود.

 

اولین جشنواره ملی تئاتر اهواز به دبیری ناصر چنانی از 1 الی 7 مردادماه 1397 در کلانشهر اهواز در حال برگزاری است.




مطالب مرتبط

سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر خوزستان برگزیدگان خود را شناخت

سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر خوزستان برگزیدگان خود را شناخت

آیین پایانی سی‌وپنجمین جشنواره تئاتر استان خوزستان جمعه 3 آذر 1402 برگزار شد و در بخش صحنه‌ای نمایش‌های «اول‌شخص مفرد» به کارگردانی مهدی آشوغ از اندیمشک، نمایش «سایلنت هملت؛ سایلنت» به کارگردانی میلاد هارونی از اهواز و نمایش «رسم‌الخط» به کارگردانی ایوب بختیاری از اهواز؛ ...

|

نظرات کاربران